پارساپارسا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

دست کوچولو پا کوچولو

پارسایی که بی ادعاست بزرگ شده شکر خدا

1392/11/8 19:06
نویسنده : الهام
529 بازدید
اشتراک گذاری

سلاممممممممم

اومدیم باز بعد دوری بسیار

اقا پارسا 1سال و 1 ماه و  10روزر

ماشالله مردی شده واسه خودش

اول از کلماتی که یاد گرفته بگم خیلی سریع عین طوطی کلمات رو بعد ما تکرار کرد ویاد گرفت

طاها - خانوم -حموم-9-2-الو ..-قوقولی-میو-هاپ هاپ-نی نی-عمو - دایی -قل قل

داش بشم الهی هم خوشکله هم ماهه

یک ماهی رو از اواخر دی تا بهمن در مشهد الرضا نزد مامان ومادر شوهر عزیزم گذراندیم وتوفیق داشتیم امتحانات بود ودرخشیدم به لطف خدا

پارسا پیش مادر بزرگ وپدر بزرگها روزها میموند ومن مشغول مطالعه میشدم والبته کسب تجربه کردم برای ترم های بعد تا جانانه تر بخوانم ومعدل 17 رو برسونم به 20

پارسا به برکت حضور در جمع خانواده ها تسبیح خوندن رو (گردوندن مهره های تسبیح وزیر لب ذکر سبحان الله رو گفتن)ر یاد گرفت -شکر خدا کردن بعد غذا-والبته رقص به شیوه سنگین وبا وقار

اولی از مادر شوهرم دومی از عمه اش ورقص را هم از دایی علی

فدای قد وبالاش الان خوابه(معلومه مگه میشه بیدار باشه وبزاره من بیام سیستم)

تولد هم امسال نگرفتیم وحتی یه کوچولو هم نگرفتیم بعد محرم وصفر

داریم برا عید خونه رو تر تمیز میکنیم یه ماهی دوری از خونه تمیز کاری اساسی رو لازم کرد

پارسا کمی بهونه گیر شده یه اخمی داره که دیدنیه موقع ناراحتی -تعجب یا در د گرفتن انجام میده

نابغه کوچک خونه ما بزرگ وبزرگ تر شده برای خودش مرد شده

سشوار رو خونه مامانم از کشو برمیداشت وبه پریز میزد

عاشق جارو برقی تازه روزای قبل رفتن بهخ سفر پیچ گوشتی برداشت وپیچای در گاز رو به تقلید من میچرخوند

جانم قربونش برم در و بلاش به جونم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)