من وبابا وپسری وآنچه گذشتتتتتتتتتت
سلامی به بوی خوش بهار
پارسای دردانه ما امروز 5 ماه و دوروزه است درخواب ناز عصر گاهی
خیل وقته نیومدم وچیزی ننوشتم آخه من بیشتر با پارسا وشیرین کاری هاش درگیرم
نازنازی من از دوماهگی پسر آ روم وسر به راهی شده دل دردای شبانه رو نداره کلی اتفاقات کوچیک وبزرگ افتاده که برام مهم بوده از را ه افتادن اب دهان و ختنه و..
برای یه مادر تک تک لظه های رشد نی نی شیرین وخاطره انگیزه
برای همین من همه جوره این لحظه هارو ثبت کردم
2 ماهگی پارسا پسر دوربین خریدیم ومن یه دفترچه برای ثبت خاطرات در نظر گرفتم [خیلی جدی ورسمی مینویسم انگار مقاله است! گوشم هم همش تیزه تا صدای پارسا رو بشنوم که بلههههههههه ،بیدار شدن آقا پسر] ....
میرم معطلش نذارم جگرمو
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی