پسرم دوستت دارم عاشدتم + 38 هفته پارساي كپل من
» درددل یک کودک با خداوند کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید: میگویند فردا شما مرا به زمین میفرستید، اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی ، چگونه میتوانم برای زندگی به آنجا بروم؟ خداوند پاسخ داد: از میان تعداد بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفتهام . او از تو نگهداری خواهد کرد. اما کودک هنوز مطمئن نبود که میخواهد برود یا نه: اما اینجا در بهشت، من هیچ کار جز خندین و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند. خداوند لبخند زد: فرشته تو برایت آواز میخواند، و هر روز به تو لبخند خواهد زد . تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود. کودک ادامه داد:...
نویسنده :
الهام
20:55