پارساپارسا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

دست کوچولو پا کوچولو

به نام او ، چرا فقط در سختی صدایت کنم تو همیشه با منی

خدایا   خدا یا از من دور نیستی که به دور دست ها بنگرم از دیده ام نرفته ای که دیدنت را آرزو کنم پنهان نبوده ای که برای پیدا کردنت از پای در آیم با همه نا پیدایی در همه جا پیدایی الهی خود را فراموش کرده ام که به یاد تو باشم از دیگران گسسته ام که به تو بپیوندم تو را در آیئنه چشمانم می بینم در پرده پندارم در جای جای وجودم در محراب سینه ام در کعبه ام الهی تو درجویبار رگهایم جریان داری در همه نفسهایم جاری هستی در شگفتیهای وجودم بودنت را به تما شا گذاشته ای هر نگاهم تو را آیئنه داری می کند و هر طپش دلم تو را فریاد می زند خدایادر کعبه چرا؟ تو در دیده منی سر گشتگی در بادیه ها چرا؟ تو در دل منی در بی سوئی ها و بی ...
23 دی 1390

کتاب بخونیم با هم دیگه

    من یار مهربانم دانا و خوش زبانم گویم سخن فراوان با آن که بی زبانم پندت دهم فراوان  من یار پند دانم من دوستی هنرمند با سود و بی زیانم از من مباش غافل من یار پند دانم         خوشکل من ،اونروزی داشتی کتاب میخوندی به من هم یاد دادی تا برم کتاب بخونم آفرین به کودک باهوش من ، مامانی برات کتاب قصه خریده وقتی هم که بیای برات هر کتابی بخوای میخره باید کتاب بخونی تا باسواد بشی، مدرسه هم که بری با کلی از چیزهای این دنیا آشنا میشی دایی جون علی خیلی عجله داره تا زودی برسه به بالا بالا ها، تو و دایی جون باید بدونین که باید پله پله برین بالا کلاس اول...
21 دی 1390

الهی به امید تو نه به امید خلق روزگار

به نام تو آغاز میکنم که بهترین سراغاز است امید من به توست تویی که بهترین شنونده و بهترین یاری دهنده هستی چگونه این امید را به تصویر بکشم ؟! چرا که امید هیچگاه به چشم درک نمیشود و بلکه با جان ودل قابل درک است و آنگاه  میتوان به آن پی ببری که در سخت ترین شرایط و در هجوم اضطراب ها ، وجود بزرگترین قدرت را حس کنی خدای من وقتی با تو درد دل میکنم بیم این ندارم که سرزنشم کنی یا در خاطرت حقیر شوم. تو باوجود همه نا فرمانی های من چه زود منو را در آغوش میگیری و چه زود راضی میشوی! تورا به تمامی اسماء حسنایت و ائمه اطهار  قسمت میدهم مرا آنی و کمتر از آنی به خودم وامگذار مرا و همه بندگانت را عاقبت به خیر بگردان کمکم ک...
18 دی 1390

برف و باران و رنگین کمان

            بین همه زیبایی های این دنیا، که خدا ارزانی داشته بر ما ، من عاشق برف و بارانم والبته رنگین کمان که شادی بارش باران را صد برابر میکنه و برف بازی که کوچیک و بزرگ نمیشناسه همه طبیعت زیباست ولی من زاده فصل زمستان ، برف ، باران و رنگین کمان  رو خیلی بیشتر ازهمه دوستدارم خوش به حال ما با داشتن این همه نعمت ، برف و باران فقط دیدنی نیست لمس کردنیه وقتی بارون میاد خیلی ها به زمین نگاه میکنند و توی دلشون غر میزنن که این بارون رفت و آمد رو مختل میکنه سعی نمیکنن ازش لذت ببرند و لی من فقط به آسمون و اونجایی که مبدآ بارونه نگاه میکنم به شفافیت آب بارون و فکر میکنم&...
12 دی 1390

همه بچه ها دوست داشتنی اند

 عزیز من زودی بیا به جمع بچه های دنیا ، کوچولوی من اگه تو پسر یا دختر و اگر سفید یا سبزه باشی یا کم مو یا پر مو برای من فرزندی و برای من همه زندگی ام بعد باباییت کوچولوی نازنازی بیا بریم بازی من که با بچه های دیگران بازی میکنم و با نی نی خاله جون  مهدی ، بیا زودی زودی بیا پیشم ...
10 دی 1390

راز و نیاز

به نام خداوند بخشنده مهربان خدایا تو را در سختی ها و خوشی ها صدا میزنم چون تویی که از رگ گردن به من نزدیک تری و تویی که مایه آرامش و تسکین قلبهایی عاقبت امور مارا ختم به خیر بگردان   ...
9 دی 1390

تولد مامان الهام

                           عزیزم امروز تولده، تولد مامان الهام  من ٦ دی  به دنیا اومدم، مامان من که مامان بزرگ تو یه قربونش برم، میگه روز تولد حضرت زینب (س) به دنیا اومدم همینجا هم باید ازش تشکر کنم چون خیلی برام زحمت کشید حالاهم که ازش دورم قدرشو بیشتر میدونم، الهی که سلامت باشه و خدا عمر با برکت و با عزت به او و بابا جونم عطا کنه  و اونروز همه خوشحال بودن یه بارتوی کوچیکی برام تولد گرفتن ولی بدم نمیاد هرسال جشن مفصل بگیرن ، من کادو رو خیلی خیلی دوست دارم به خصوص عروسک  سال پ...
6 دی 1390